کلی عکس و ماجرا از 2ماه گذشته
نازنینم کلی برات عکس و پست عقب افتاده داشتم بزارم ولی نشد ولی امروز مختصری از اونها رو برات اینجا می زارم.
این اولین عکس پرسنلی شماست که برای دفترچه بیمه ات لازم بود چون بعد از دوسال باید عکسدار می شد فوری گرفتیم و کیفیت خوبی نداشت.
این کفش و لباسها رو هم برای مهدت خریدم که فقط یک ماه کلا ١٣ روز رفتی.
این جا روز اول مهر که بعد از مهدت اومدی پیش من
خراب کاریهای ترانه خانوم در یک روز
اولین کار دستی مهدت روز عید قربان
اولین جمعه مهرماه ( سوم مهر) خاله محبوبه زنگ زد و گفت داریم علیرضا رو می بریم باغ وحش ترانه رو هم حاضر کن بریم .
شما خوابیده بودی من همینطوری بردمت تو ماشین و لباسهاتو گذاشتم تو کیفم که تو ماشین تنت کنم ولی شلوارتو رو میز جا گذاشتم طفلی ترانه با شورت تو خونه اومده بود باغ وحش
ترانه خانوم و ماشین بازی
الهی بگردمت که با یه موبایل ٣ هزار تومانی هم سرگرمی وقتی برات خریدم باورم نمی شد زیر ١٠هزار تومان هم اسباب بازی پیدا بشه.
گاهی وقتها می ری جلوی آینه با خودت صحبت می کنی عزیزززززززم
وقتی عروسکهاتو می خوابونی به من می گی هیس نی نی خوابه
١٢ آبان عروسی عموت بود و بردمت آرایشگاه موهای قشنگت رو کوتاه و مرتب کردم .
اینم عکسهای بعد کوتاهی البته مال همون روز نیست شاید یک هفته بعدش
از لجبازی هات بگم واااااااااااااااای
ترانه کفشتو چرا در نمیاری؟
من رفتم قیچی بیارم برا برش نونها دیدم ترانه خانوم سفره نون رو گذاشته زیرش پاشششششششو
آخرش هم نفهمیدم چپ دستی یا راست دست
باباجون تو باغش زعفرون کاشته بود ما هم رفتیم یکم برا خودمون جمع کردیم حالی میکردی با این گلهای زعفرون
جدیداً یاد گرفتی ته ظرف مربا و عسل رو لیس می زنی
اینم یه عکس با دایی امین یا به قول خودت امین جو